معتادان گمنام

انجمن معتادان گمنام narcotics Anonymous

معتادان گمنام

انجمن معتادان گمنام narcotics Anonymous

عوامل مخاطره آمیز اجتماعی

فقدان قوانین و مقررات جدی ضد مواد مخدر

بازار مواد

مصرف مواد به عنوان هنجار اجتماعی

کمبود فعالیتهای جایگزین

کمبود امکانات حمایتی ، مشاوره ای و درمانی

توسعه صنعتی ،‌محرومیت اجتماعی - اقتصادی

مشخصات فردی و عوامل محیطی بخشی از علل اعتیاد هستند و بخش دیگر را بازار های بین المللی مواد و عوامل اجتماعی - اقتصادی حاکم بر جامعه تشکیل می دهند این عوامل عبارتند از :

قوانین : فقدان قوانین جدی منع تولید ، خرید و فروش حمل و مصرف مواد موجب وفور و ارزانی آن میشود .

بازار مواد :

میزان مصرف مواد با قیمت آن نسبت معکوس دارد هرچه قیمت مواد کاهش یابد تعداد افرادی که بتوانند آن را تهیه کنند افزایش می یابد .

همچنین سهل الوصول بودن مواد به تعداد مصرف کنندگان آن می افزاید

مصرف مواد به عنوان هنجار اجتماعی :

در جوامعی که مصرف مواد نه تنها ضد ارزش تلقی نمی شود بلکه جزئی از آداب و سنن جامعه و یا نشان تمدن و تشخص و وسیله احترام و پذیرایی است ، مقاومتی برای مصرف مواد وجود ندارد و سو، مصرف و اعتیاد شیوع بیشتری دارد .

کمبود امکانات فرهنگی ، ورزشی ، تفریحی : کمبود امکانات لازم برای ارضایث نیازهای طبیعی روانی و اجتماعی نوجوانان و جوانان از قبیل کنجکاوی تنوع طلبی هیجان ماجراجویی مورد تایید و پذیرش قرار گرفتن و کسب موفقیت بین همسالان موجب گرایش آنان به کسب لذت و تفنن از طریق مصرف مواد و عضویت در گروههای غیر سالم می شود .

عدم دسترسی به سیستمهای خدماتی ، حمایتی مشاوره ای و درمانی :

در زندگی افراد موقعیتها و مشکلاتی پیش می آید که آنان را از جهات مختلف در معرض خطر قرار می دهد فقدان امکانات لازم یا عدم دسترسی به خدماتی که در چنین مواقعی بتواند فرد را از نظر روانی ، مالی ، شغلی ، بهداشتی و اجتماعی حمایت نماید فرد را تنها و بی پناه بدون وچود سطح مقاومت اجتماعی رها میکند .

توسعه صنعتی جامعه ، مهاجرت ، کمبود فرصتهای شعلی و محرومیت اقتصادی - اجتماعی :

توسعه صنعتی جوامع را به سمت شهری شدن و مهاجرت از روستاها به شهر ها سوق می دهد مهاجرت باعث می شود تا فرد برای اولین بار با موانع جدیدی برخورد نماید . جدایی از خانواده ، ارزشهای سنتی  و ساختار حمایتی قبلی به تنهایی به انزوا و ناامیدی فرد می انجامد کم سوادی فقدان مهارتهای شغلی عدم دسترسی به مشاغل مناسب و به دنبال آن محدودینت در تامین نیازهای حیاتی و اساسی زندگی و تلاش برای بقا فرد را به مشاغل کاذب با خرید و فروش مواد میکشاند و یا برای انطباق با زندگی سخت روزمره و شیوه جدید زندگی به استفاده از شیوه های مصنوعی مانند مصرف مواد سوق میدهد .

                                                                     

 

 

 

 

تعاریف اعتیاد

 


□ اعتیاد یعنی خوگرفتن و وابسته شدن جسمی‌، روانی و عصبی فرد به مواد مخدر که ترک یا فرار از آن ناممکن و یا بسیار مشکل است.

□ اعتیاد یعنی مصرف نابجا و مکرر مواد مخدر که موجب وابستگی به آنها می‌شود. این وابستگی بدنی و روانی است، ترک مصرف مواد افیونی مشکلات و محرومیت های بدنی و روانی را در پی خواهد داشت ( از مقاله دکتر سید حسین فخر ).

 


□ اعتیاد عبارتست از وابستگی به عوامل یا موادی‌ که تکرار مصرف آنها با کم و کیف مشخص و درمان معین از دیدگاه معتاد ضروری می‌نماید. ( از مقاله دکتر احمد حسنی ).

□ اعتیاد یک بیماری روانی، اجتماعی، اقتصادی است که بر اثر فعل و انفعال تدریجی بین بدن انسان و مواد شیمیائی تحت تأثیر یک سلسله شرایط و اوضاع و احوال خاص روانی، اقتصادی، اجتماعی و سنتی به وجود می‌آید. ( از تحقیق خانم دکتر ربابه شیخ‌الاسلام )

 

 



□ از نظر فارماکولوژی اعتیاد عبارت است از حالت مقاومت اکتسابی که در نتیجه استعمال متمادی دارو در بدن حاصل می‌شود به قسمی که استعمال مکرر دارو موجب کاسته شدن اثرات تدریجی می‌گردد و پس از مدتی شخص می‌تواند مقادیر سمی دارو را در بدن بدون ناراحتی تحمل کند و در صورتی که دارو به بدن نرسد اختلالات جسمی و روانی موسوم به سندروم محرومیت بروز می‌کند. در سال 1950 سازمان جهانی بهداشت تعریف زیر را برای اعتیاد ارائه دادند:

 

 



□ اعتیاد داروئی حالتی است که در اثر مصرف دوره‌ای یا مداوم یک ماده شیمیائی ( طبیعی یا مصنوعی ) که برای انسان یا جامعه مضر باشد ایجاد می‌گردد و ویژگی‌های آن به قرار زیر است: 1- اشتیاق یا نیاز اجباری به استفاده مداوم آن ماده و ظهور رفتاری اجباری برای پیدا کردن آن به هر وسیله. 2- تمایل به افزودن به مقدار مصرف به مرور زمان. 3- پیدا شدن وابستگی‌های جسمی و روانی براثر استفاده از آن ماده.
 


این کمیته برای استفاده مداوم یا دوره‌ای مواد شیمیائی که برای فرد و جامعه مضر نبوده و نیز حالت ایجاد شده توسط آن خصوصیات بالا را نداشته باشد واژه عادت داروئی را در نظر گرفت. ولی به مرور زمان مشخص گردید که تعاریف خصوصاً برای عادت داروئی نارسا هستند و به همین دلیل در سال 1957 میلادی تعاریف توسط کمیته کارشناسان سازمان جهانی بهداشت مجدداً به این صورت تصحیح گردید که وابستگی روانی به یک دارو “بدون پدیده محرومیت” را عادت و وابستگی روانی و جسمی “همراه با پدیده محرومیت” را اعتیاد نامیده‌اند. اما تعاریف فوق نیز با شروع مصرف داروهائی از قبیل ال . اس . دی و آمفتامین‌ها نارسا شدند. چون مصرف آمفتامین‌ برای گروهی موجب افزایش فعالیتهای روزانه می گشت و برای گروهی حمله جنون ایجاد میکرد . به همین جهت در سال 1964 کمیته مزبور اصطلاح وابستگی دارویی را Drug Dependence  برای هر دو حالت فوق انتخاب کرد و چنین استدلال نمود  که یک بیمار ممکن است نسبت به داروی خاص وابستگی روانی پیدا کند، در حالی که بیمار دیگر نسبت به همین دارو، علاوه بر وابستگی روانی از لحاظ جسمانی نیز وابسته شود. کمیته مزبور وابستگی داروئی را حالتی ناشی از استعمال مکرر یک دارو به طور دوره‌ای یا مداوم می‌داند، که خصوصیات آن بسته به ماده مورد استفاده متغیر است و به همین دلیل ذکر شده است که نام شیمیائی مورد بحث در جلو عبارت “وابستگی داروئی” قید گردد. به هر حال با توجه به اینکه در کشور ما واژه اعتیاد از همه جهت قابل درک عموم می‌باشد در این سایت از کلمه اعتیاد بیشتر استفاده شده است. با توجه به تعاریف فوق در رابطه با اعتیاد مشخصاً در چند مقوله با یکدیگر شریکند و آن اینکه:

1- وابستگی شدید وجود دارد.

2- وابستگی جسمی و روانی است.

3- قطع این وابستگی مشکلاتی را به همراه دارد.

جمعیت N.A ر ( Narcotic Anonymous )

    جمعیت   N.A ر ( Narcotic Anonymous )

گروه های خود یاری گروههایی هستند که توسط خود معتادان به منظور حمایت از یکدیگر گفتگو ، راهنمایی و ارائه راه حل به یکدیگر تشکیل می شود گروه های خود یاری معتادان به مواد مخدر ( Narcotic Anonymous ) به پیروی از گروههای خودیاری معتادان به الکل ( AA ) شکل گرفته و در سالهای اخیر به طور وسیع در تمام کشور های جهان گسترش یافته است .

این گروهها فاقد درمانگر بوده و خود معتادان آنها را اداره می کنند . روش کار این گروهها معمولا بر اساس مقابله و پذیرش حقایق با تاکید بر صراحت و صداقت میباشد . با توجه به اینکه در کشورهای غربی ، با لاخص آمریکا فقط معتادان می توانند در این گروه ها شرکت کنند مطالعات و تحقیقات علمی و کنترل شده ای در مورد کار آرایی آنها انجام نشده است اما گزارشهای خود معتادان حاکی از سودمندی این گروهها می باشد متخصصان و مشاوران نیز به سودمندی این گروهها به عنوان یک روش در کنار روشهای دیگر اذعان دارند به عنوان مثال واف ( WOOF ) و همکاران  ( 1996 ) در یک مطالعه نظر خواهی از متخصصان ، مهمترین جنبه گروههای خودیاری ارائه حمایتهای اجتماعی است .

گروه معتادان گمنام نه تنها در جهان بلکه در ایران هم طی سالهای اخیر رشد کاملا قابل توجهی داشته است این رشد سریع می تواد به عنوان ملاکی برای پذیرش این گروهها از سوی طیف وسیعی از معتادان قلمداد شود روش کار معتادان گمنام براساس مقابله و پذیرش حقایق در ارتباط با اعتیاد فرد است . بر مسئولیت خود فرد معتاد در ارتباط با اعتیاد بسیار تاکید می شود . کسانی که انگیزه کافی برای ترک دارند در سایه شبکه حمایتی این گروه ها از شرکت در آنها بسیار سود می برند به خصوص که افراد پس از بازگیری نیاز به تکیه گاه دارند و داشتن راهنما در این گروه ها این تکیه را مقدور میسازد لیکن شاید این گروه ها برای کسانی که شکل اعتیادشان را آشکار میکنند یا کم اهمیت جلوه می دهند ، یا انگیزه کافی برای ترک نداند ، مفید نباشد .

دوازه سنت این گروهها نمایانگر قواعد و اصول تشکیل این گروه هاست .

قدمهای دوازده گانه

قدم اول : ما اقرار کردیم که در مقابل اعتیاد خود عاجز بودیم و اینکه زندگیمان آشفته گردید بود .

قدم دوم : ما به این باور رسیدیم که نیرویی برتر از خودمان میتواند سالامت عقل را ببه مابازگرداند .

قدم سوم : ما تصمیم گرفتیم که اراده و زندگی خود را به خداوند ، به دانگونه که او را درک کردیم ، بسپاریم .

قدم چهارم : ما یک ترازنامه اخلاقی بی باکانه و جستجو گرانه از خود تهیه کردیم .

قدم پنجم : ما هیت دقیق خطاهای خود را به خداوند ، به خودمان و به یک انسان دیگر اقرار کردیم .

قدم ششم : ما کاملا آماده شده ایم که خداوند تمام این نواقص شخصیتی ما را برطرف کند .

قدم هفتم : ما با فروتنی از او خواستیم که کمبودهای اخلاقی ما را برطرف کند .

قدم هشتم : ما فهرستی از تمام کسانی که آزاد داده بودیم تهیه کردمی و خواستار آن شدیم که از تمام آنها جبران خسارت کنیم .

قدم نهم : ما به طور مستقیم در هر جا که امکان داشت از افرادی که به آنها آزار رسانده بودیم جبران خسارت نمودیم مگر در مواردی که اجرای این امر به ایشان و یا دیگران زیان وارد می نمود .

قدم دهم : ما به تهیه ترازنامه شخصی خود ادامه دادیم و هرگاه در اشتباه بودیم سریعا بدان اقرار نمو دیم .

قدم یازدهم : ما از راه دعا و مراقبه ، جویای بهتر نمودن رابطه آگاهانه خود با خداوند بدانگونه که او را درک کردیم شدیم و دعا کردیم تنها برای آگاهی یافتن از اراده او در مورد ما و از آن قدرتی که آن را به انجام می رساند .

قدم دوازدهم : ما با داشتن بیداری روحانی ای که در نتیجه این قدمهاست ،‌سعی نمودیم این پیام را به کسانی که هنوز رنج میکشند  ( معتادان ) برسانیم و این اصول را در تمام امور زندگیمان به اجرا در آوریم .

سنتهای دوازده گانه :

سنت اول :

منافع مشترک ما باید در راس قرار گیرد : بهبودی شخصی به اتحاد معتادان گمنام بستگی دارد .

سنت دوم :

در رابطه به هدف گروه ما فقط یک مرجع نهایی وجود دارد خداوندی مهربان که به گونه ممکن ، خود را در وجدان گروه ما بیان می نماید رهبران ما خدمتگزارانی مورد اعتماد می باشد آنان حکومت نمی کنند .

سنت سوم :

تنها لازمه عضویت تمایل به قطع مصرف می باشد

سنت چهارم :

هر گروه باید مستقل باشد ، به استثنای مواردی که بر گروه های دیگر و یا معتادان گمنام در کل اثر بگذارد .

سنت پنجم :

هر گروه فقط یک هدف اصلی دارد رساندن پیام به معتادی که هنوز در رنج است .

سنت ششم : یک گروه معتادان گمنام هرگز نباید هیچ موسسه مرتبط یا سازمان انتفاعی خارجی را مورد تایید قرار بدهند در آنها سرمایه گذاری مالی کند و یا نام معتادان گمنام را به آنها به عاریت بدهد زیرا ممکن است مشکلات پولی مالکیت و یا شهرت ما را از هدف اصلی خود منحرف سازد .

سنت هفتم :

هر گروه معتادان گمنام باید کاملا متکی به خود باشد و کمکهای مالی از خارج دریافت نکند .

سنت هشتم :

معتادان گمنام باید برای همیشه غیر حرفه ای باقی بمانند اما مراکز خدماتی ما میتواند کارمندان مخصوصی استخدام کنند .

سنت نهم :

معتادان گمنام تخت این نام هرگز نباید سازماندهی شود اما می توانیم هیئتهای خدماتی و کمیته هایی ایجاد کنیم که مستقیما در برابر کسانی که به آنها خدمت می کنند مسئو ل باشند .

سنت دهم :

معتادان گمنام هیچ عقیده ای در مورد موضوعات خارجی ندارد بنابراین نام معتادان گمنام هرگز نباید به بحث اجتماعی کشیده شود .

سنت یازدهم :

خط مشی روابط عمومی ما بر اصل جاذبه است تا تبلیغ : ما همیشه نیاز داریم گمنامی شخصی را در سطح مطبوعات ، رادیو ، فیلم حفظ کنیم .

سنت دوازدهم :

گمنامی اساس روحانی تمام سنتهای ما میباشد و همیشه یاد آور ماست که اصول را به شخصیت ها ترجیح دهیم .